وقتی «آشنا» بین جلیلی و روحانی مردد بود

ساخت وبلاگ

هفته نامه مثلث: سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی می گوید: «نباید هر اقدام و عملی را سیاسی تفسیر و تعبیر کرد و آدم ها را زیر ذره بین برد و هر اقدام یا رفتار آنها را به یک نیت سیاسی ترجمه کرد. آقای آشنا خودش گفته نیتش از دست بوسی آیت الله جنتی ادای احترام بود پس نباید نیت خوانی کرد.»

عضو جبهه پایداری یادآور شد: «رابطه آشنا با روحانی هم مبتنی بر قرارداد است نه ایدئولوژیک. یک روایتی است که او دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری مردد بود که با جلیلی کار کند یا روحانی. یعنی رفاقتی با آقای جلیلی داشت و پیش او رفت و ملاقاتی با هم داشتند اما به توافق نرسید. بعد رفت از آقای روحانی حمایت کرد.»

وقتی «آشنا» بین جلیلی و روحانی مردد بود


آقای حسام الدین آشنا به چهره هفته گذشته در شبکه های اجتماعی تبدیل شد، زمانی که عکس او در حال بوسیدن دست آیت الله جنتی منتشر شد و در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخید، واکنش های مختلف درباره این عکس را چه طور ارزیابی می کنید؟

- او به علما احترام کرد. آنهایی که سنتی تر و قدیمی تر هستند، به سید و شخصیت های روحانی و علمای دینی احترام می گذارند. خیلی ها هم دست آقای روحانی را بوسیدند. بوسیدن دست علما شاید الان کمتر در منظر عمومی دیده شود اما در گذشته عمومیت داشته است. بوسیدن دست پدر و مادر، سادات و علمای دینی فی النفسه کار خوب و درستی محسوب می شود.

ما نیز نیت خوان نیستیم که حالا بگوییم آقای آشنا با چه نیتی دست آیت الله جنتی را بوسید. خودش می گوید بر اساس احترام این کار را انجام داده است، حالا کسانی که صحبت آقای آشنا را رد می کنند باید ادله ای ارائه دهند که خیر، نیت ادای احترام نبود. همان طور که گفتم اصل این کار هم ارزشمند است و آقای آشنا اقدامی خلاف ارزش هم انجام نداد و حتی برای چنین کاری باید از او تشکر کرد.

همان طور که گفتم تحلیل ها درباره این عکس زیاد بود. برخی می گفتند آقای آشنا با آقای روحانی به اختلاف خورده است و با این کار می خواست پیامی به افکار عمومی بدهد.

- معنای دست بوسی علما این نیست. حالا بین آنها اختلاف است یا خیر، نمی دانم. دست خود آقای روحانی را نیز خیلی ها بوسیدند بنابراین چه ربطی دارد. نباید هر اقدام و عملی را سیاسی تفسیر و تعبیر کرد و آدم ها را زیر ذره بین بود و هر اقدام با رفتار آنها را به یک نیت سیاسی ترجمه کرد.

یک نسبت سنجی هم انجام می دهند و می گویند نسبت آقای آشنا به آقای روحانی به مثابه نسبت آقای مشایی به آقای احمدی نژاد است، شما چنین تحلیلی را قبول دارید؟

- خیر، من چنین رابطه ای را ندیدم. آقای آشنا تا به الان بیش از آن که مشاور عمومی آقای روحانی باشد، مشاور انتخاباتی اش بوده است. یعنی آقای آشنا نقش پر رنگش در دولت، در دو انتخابات دیده می شود. سال 92 نیز در انتخابات نقشش پررنگ بود اما نقش خیلی مستقیمی در دولت نداشت. این دوره هم همین طور خواهد شد. چون کارکرد، حرفه و تجربه اش بحث انتخابات است.

وقتی «آشنا» بین جلیلی و روحانی مردد بود


با توجه به مشی و رویکردی که آقای آشنا در حوزه سیاسی از خود طی 4 سال اخیر نشان داد او را در این مدت یک شخصیت اصولگرا دیدید یا اصلاح طلب؟ یا آن که چهره ای اعتدالی از او مشاهده کردید؟

- من دقت نکردم. از قبل هم آقای آشنا را نمی شناختم و مواضعش را نیز خبر ندارم. آقای آشنا فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق (ع) بود و کارهای امنیتی و اطلاعاتی را بلد است. حالا مواضع سیاسی اش قبلا چه جهتی بود و الان چگونه تعریف می شود؟ آیا تغییر جهت به لحاظ سیاسی داشته یا خیر؟ پاسخ این سوال ها را نمی دانم ولی فکر نمی کنم خیلی ارتباط ایدئولوژیکی بین آقای روحانی و عناصر اطرافش وجود داشته باشد.

یعنی وقتی این دولت و حامیانش را نگاه کنیم، نوع ارتباط شان را بر اساس قرارداد می بیند نه ایدئولوژیک. به عبارت دیگر حمایت جریان اصلاحات، کارگزاران و اعتدالی ها از آقای روحانی ایدئولوژیک نیست و هیچ رابطه مرید و مرادی یا گرمابه و گلستانی میان آقای روحانی و عناصر اطراف وجود ندارد. این مسئله برخلاف رابطه احمدی نژاد با اطرافیانش یا آقای خاتمی با اطرافیانش است.

یعنی رابطه احمدی نژاد و مشایی، مرید و مرادی بود اما چنین رابطه ای میان روحانی و آشنا دیده نمی شود؟

- بله، چنین رابطه ای میان آقای روحانی و هیچ کدام از عناصر اطرافش وجود ندارد. در واقع رابطه آقای خاتمی و جریان اصلاحات، ایدئولوژیک و رابطه احمدی نژاد و تیمش، مرید و مرادی از نوع تند فداکاری، رفاقت، مرام و مردانگی بود. اما نه آقای روحانی برای کسی چنین مشیی را انجام می دهد و نه کسی برای آقای روحانی.

چرا درباره آقای روحانی کسی فداکاری و رفاقت و مرام نشان نمی دهد؟

- نمی دانم. در انتخابات هم دیدیم شاید یک یا دو وزیر آقای روحانی آستین بالا زدند و تمام قد از او حمایت کردند. هر چند کار آنها خلاف قانون بود اما وارد میدان شدند و کار انتخاباتی کردند.

که البته آقای روحانی در ماه رمضان امسال در جمع مسئولان دولتی که افطاری دعوت بودند، گلایه کرد.

- بله. آن فعالیتی هم که در سراسر کشور مدیران دولتی در حمایت از آقای روحانی انجام دادند، برای حفظ خودشان بود. نگران بودند اگر دولت تغییر کند تکلیف شان چه خواهد شد.

اما چرا در این فضایی که وزرا رغبتی برای دفاع از عملکرد دولت یازدهم نداشتند، آقای آشنا وارد شد و فعالیتش در انتخابات برای حمایت از آقای روحانی پر رنگ بود؟

- من یک روایتی شنیدم که دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری مردد بود که با جلیلی کار کند یا روحانی. یعنی رفاقتی با آقای جلیلی داشته و پیش او رفت و ملاقاتی با هم داشتند اما به توافق نرسید. بعد رفت از آقای روحانی حمایت کرد. حالا این روایت را چطور می شود تحلیل کرد؟ یعنی جلیلی کجا، روحانی کجا.

بنابراین رابطه آقای آشنا با آقای روحانی مبتنی بر قرارداد است. در رابطه بر اساس قرارداد طرف به این نتیجه می رسد که با یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری کار کند چون آورده بیشتری برایش دارد و اگر این نامزد رئیس جمهور شود ریاست مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری را به او خواهد داد، یا وزیر یا معاون وزیر خواهد شد. به این می گویند رابطه مبتنی بر قرارداد.

وقتی «آشنا» بین جلیلی و روحانی مردد بود


اما آقای آشنا در سطح مشاور رئیس جمهور ماند.

- اگر شخص دیگری رئیس جمهور می شد همین مشاور هم نبود.

آقای آشنا اخیرا با اصلاح طلبان از طریق شبکه های اجتماعی تقابل کلامی پیدا کرد، شاید انتقادهایی که به واسطه بوسیدن دست آیت الله جنتی از او می کنند بی ارتباط به آن مسئله نباشد.

- اولا کارهای مهم تری در کشور وجود دارد که به این مسئله چسبیدند و تحلیل می کنند. ثانیا متاسفانه پدیده «تیکه پرانی» را آقای احمدی نژاد شروع کرد و آقای روحانی کار را به اوج رساند. تیکه پرانی با کجای آموزه های اسلامی می خواند که عده ای از طریق توییتر و اینستاگرام اصرار به انجامش دارند. به نظرم این کار نادرست و اشتباهی است. الان این همه مسئله روی زمین مانده در کشور وجود دارد به آنها بپردازند.

همین داستان قرارداد 25 ساله با توتال واقعا جای پرداختن دارد. سهم ایران در این قرارداد 19 درصد است. ایران به عنوان بزرگ ترین دارنده نفت و گاز جهان تا 25 سال صاحب نفت و گازش نخواهد بود، پرداختن به این مسئله مهم است یا این که آقای آشنا خم شده و دست آیت الله جنتی را بوسید. به نظرم اینها همه بازی برای انحراف افکار عمومی از توجه به مسائل اصلی است. اگر اصولگرایان و حزب اللهی ها هم دارند به این موضوعات می پردازند، اشتباه می کنند و از مسیر دور افتادند.

حضرت آقا بحث آتش به اختیار را در حوزه فرهنگی مطرح کردند، همین سند 2030 گرچه به آن پرداخته شد اما حق مطلب را ادا نکرد. در سند 2030 اصلا مسئله چیز دیگری است، اهداف هزاره، از سال 2000 تا 2015 و بعد تا 2030 نشان می دهد که موضوع دیگری مطرح است. به نظرم همین 2030 هم درست درک نشد. معتقدم حتی اگر می خواهیم جریان شناسی سیاسی هم انجام دهیم باید آن را درست انجام داد. مثلا تحولات قبل از انتخابات چه بود، چه صف بندی جدیدی درست شد و عاقبت این تحولات چه خواهد بود. بنابراین موضوعاتی مثل یک عکس و رفتارهای فردی اشخاص نباید به نظرم زیر ذره بین قرار گیرد.

میانه ...
ما را در سایت میانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار miane بازدید : 153 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 23:42