پای چلاقِ فن بیان در ادبیات فرمند!

ساخت وبلاگ

روز اول که افاضاتتان در مورد رئیس جمهور و نامزدهای ریاست جمهوری را دیده و شنیدیم، یک خنده و سر تکان دادن از روی تاسف، منتهای واکنش من و سایر دوستان بود و  بنا هم نبود تا واکنش دیگر و یا واکاوی در مورد تغنی شما صورت گیرد. اما هنگامی که سر دراز این رشته را دیدم، یادداشت زیر را نه از روی غش و غرض که به جهت خالی نبودن عریضه لازم دانستم تا مبادا روزی ما هم دستمان دچار حنا شود و صدای ضبط شده­ مان برملا! لذا از ترس این هم که شده، ضروری بود تا سخنان محفلی ­مان را خود هویدا سازیم.

 بگذارید من هم مانند شما کلامم را با خاطره‌گویی آغاز کنم؛ جایی که شما با رویه وارونه و به جای استفاده مناسب از وقت ارزشمند در مجلس، نصف زمان خود را صرف خاطره‌گویی از مغازه پدر و بار ماشین‌های سنگین و گفتن از دبستان و دبیرستان هدر می‌دهید و بعد از ۱۰ دقیقه مشکلی را مطرح می‌کنید که هیچ نتیجه‌گیری و خروجی مشخصی در انتها دربرندارد، آنهم فرصتی که بعد از دو سال به مانند یک موهبت برایتان نازل شده، پس ماهم از این تریبون استفاده کرده و برای شما خاطرات دبیرستانی می‌سراییم!

 سالهای خیلی دور زمانی که دانش‌آموز دبیرستان بودم، یکی از معلمانِ وقت که با شما دوستی دیرینه‌ای داشت، در هر دوره از کاندیداتوری 20 ساله‌ی شما، دائم بر طبل سواد می‌کوفت و با غرور از تحصیلاتتان می‌گفت. همان نقطه اتکایی که دو دوره قبل، با آن عده‌ای را پشت وانت می‌نشاندید و آنها فریاد می‌زدند پروفسور-پروفسور! تا به آن شیوه رأی مردم را وانتی کسب کنید.

معلم می­ گفت : دکتر فرمند دانش­ آموخته­ ی کشور آمریکاست و سالها در آن کشور اقامت داشته و بالاترین رده‌های علمی و آکادمیک را طی کرده است. او با سیستم­های مدیریت جهانی(!) آشنایی دارد و تفکرش آسیایی نیست. احتمالا ایشان دچار این بینش سراپا غلط بود که هرآنکه فرنگی باشد مدیر است و توانمند و لزوماً چند سر و گردن از ماها بالاتر! بماند که این طرز تفکر از کجا تغذیه می­ شده است.

آقای نماینده؛ دوست شما و معلم ما در آن سالها تنها داشته ­ای که از شما به رخ می­ کشید تحصیلاتتان بود که صد البته این الفبای ورود به حوزه ­ی وکالت، همان قدم اولی‌ست که ذیل عنوان دانش از آن بحث می‌شود. اما در کنار دانش؛ تحلیل، فرهنگ، ادب، شناخت از مطالبات موکلین، قدرت چانه‌زنی و دهها پارمتر دیگر وجود دارد که باید گفت تقریبا بخش اعظمی از این آیتم‌ها در شما دیده نمی‌شود.

فایل معلم دبیرستانی و خاطره سرایی به مانند شما را در همین مجال کوتاه می‌کنم، چراکه همین چند روز اخیر به اتفاق همان معلم عزیز را دیدم و بحث شما و نزاکت در گفتارتان خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری و رئیس دولت به میان آمد. به ایشان گفتم کاش به جای اینکه آن سالها به ما تنها از تحصیلات آقای فرمند می‌گفتید، کمی از فرهنگ ایشان صحبت می‌کردید. آرزو کردم کاش نماینده‌ی میانه بجای تحصیل در کشور آمریکا، در همین کشورهای همسایه مثل افغانستان و پاکستان و... تحصیل می‌کرد اما کمی فرهنگ می‌خواند، قدری جامعه‌شناسی می‌دانست و نزاکت‌اش به مقدار علم آکادمیک‌اش رشد می‌کرد. آنگاه می‌دانست که فریاد زدن و با صدای بلند سخن گفتن و تقصیر از دوش برانداختن و اهانت کردن را که هر کوچه و بازاری می‌داند؛ آنچه یک دیپلمات مجلسی و یک سیاس باید بداند، مدیریت است و تدبیر، دیپلماسی است و قدرت نفوذ و اخذ امتیاز در پارلمان برای حوزه‌ی انتخابیه.

آقای فرمند! ما اهالی رسانه هستیم؛ به ما آموخته شده دیدبان باشیم و مچ و گلوی کسانی که از توبره‌ی ملت بخواهند برای همین ملت تیزی بکشند را بگیریم. همین است که عده‌ای از ما در سطوح بالاتر با عده‌ای از شما در تقابل‌اند تا اجازه ندهند کج‌روی و وارونه رفتن را مرسوم کنید. تا اجازه ندهند بعد از دوسال حضور در مجلس شورای اسلامی و ناتوانی در ورود به بخش­هایی از شورِ آن، محکوم کردن مدیران استانی و شهرستانی توجیه ناکرده‌ها قرار گیرد.

آقای فرمند محترم! مطالبات میانه سالهاست جز چند بندِ انجام نشده، حول هیچ مورد و محور دیگری نمی‌چرخد. میانه از راههای ارتباطی و مواصلاتی در مضیقه است، از آب شرب ناسالم در عذاب است، از بهداشت و دردِ بی‌درمان می‌نالد و بیست‌هزار نفر اینها را از شما طلب کرده‌اند.

روزی احمدی‌نژاد از یک تریبون گفت: "آب رو بریزید اونجا که می‌سوزه"

ادبیات احمدی‌نژادی را باب نکنید آقای فرمند! هرچند که رسانه آتش را می‌شناسد و آب را می‌ریزد همانجایی که عده‌ای در شعله‌هایش می‌سوزند. اما بدانید و بدانیم که آن جملات سالهاست که رنگ باخته و آن فرد حالا نه پیش مردم جایگاه دارد و نه -احتمالا- جایگاه معنوی در نظام برایش باقی است. (بعد از تمرد از توصیه‌ی رهبری جهت امتناع از کاندیداتوری)

به قول آقای رئیس جمهور؛ لااقل حرمت به ساحت علم و دانش را برای مردم نگه دارید، بگذارید مردم اعتمادشان به تحصیلکردگان را حفظ کنند و زمانی نرسد که وقتی فردی با تحصیلات رده بالا کاندیدای عرصه‌ای شد، مردم شما را مثال بزنند و شما ملاک رای ندادن شوید و باقیِ توانایی‌های آنان نادیده گرفته شود.

تریبون‌ها را مقابل هم قرار ندهید. تریبونِ رسانه حلم دارد اما سکوت نمی‌کند، ادب دارد اما محافظه‌کاری را نمی‌داند. رسانه نقصان‌ها را به پیشانیِ نیازها می‌کوبد. از این فرصت استفاده کنید. از همین رسانه‌ها نواقصات را ببینید و به جای حاشیه رفتن در پی رفع نیاز‌ها بدوید و در حوزه‌ای که تخصص دارید مثل همان انرژی لااقل یک قدم بردارید و در حوزه‌ای که تخصص ندارید مثل انتخابات ریاست جمهوری نظر ندهید.

جناب فرمندِ دوست داشتنی!

اگر منظورتان از " کؤپک اوغلی " آقای روحانی بود، باید به شما یادآوری کنم که ایشان با ۲۴ میلیون رای رئیس جمهور کل ایران و ایرانیان است. ۲۴ میلیون، یعنی بیشتر از هزار برابر آرائی که شما بعد از ۲۰ سال کسب کرده‌اید. بسیاری از این ۲۴ میلیون رای و هزار برابرها، از خانواده‌های شهدا هستند و جانبازان، رزمندگان هستند و ایثارگران.

برادرِ دنیا دیده!

شاید در آمریکایی که شما ۱۷ سال دانشجو و ساکنش بوده‌اید و نانش را خورده‌اید، به نادان‌هایی مانند ترامپ رای می‌دهند. اما این‌سو، آنکه فرزند و همسرش را تقدیم خاکش کرده به یک " کؤپک اوغلی " رای نمی‌دهد! کسی را برمی‌گزیند که در برابرِ اهانت‌های امثال شما فقط لبخند می‌زند، چرا که معتقد است شما هم در بیانِ نظرات خود آزادید، کما اینکه برای عرض اندام، این شیوه را برگزیده باشید!

البته اگر از حق نگذریم؛ من جدای از ناتوانی‌هایی که در صدر مطلب، زیر عنوان پارامترهای لازم برای وکالت ملت به آن اشاره کرده و شما را فاقد برخی از آنها دیدم، در شما توانایی‌هایی هم سراغ دارم؛ مثلا همین صدای دوبلوریِ شما، جنابتان را به یک صدا پیشه‌ی بالقوه تبدیل کرده است. از آن صدای رسا برای مطالبات موکلینتان استفاده کنید نه تخریب افراد. البته به شرط آنکه آن صدا هم تصنعی نباشد.

به هر حال روزی می‌رسد که مردم با انتخاب دیگری، شما را از نمایندگیِ خود کنار می‌زنند، آن روز شاید به مغازه‌ی پدری برگردید و به مثلِ سابق، روزها در پارک انقلاب مشغول ورزش باشید. به آن روز فکر کنید؛ روزی که 4 سال را پشت سر گذاشتهاید. بگذارید آن­روز اگر نگاهِ مردم در نگاهتان تلاقی کرد، لب‌ها جز به نشانه‌ی سلام برایتان گشوده نشود و دستها جز به علامت احترام برایتان بلند نشود!

میانه ...
ما را در سایت میانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار miane بازدید : 155 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 14:16